نیلوفر آبی
بر ماسه ها نوشتم دریای هستی من از عشق توست سرشار این را به یاد بسپار بر ماسه ها نوشتی ای همزبان دیرین این آرزوی پاکی است اما به باد بسپار
موضوع مطلب :
با نسیم "عشق" باغ زندگی را تازه دار ورنه کار روزگار کهنه جز تکرار نیست
موضوع مطلب : به سراغ من اگر می آیید پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصدهایی است که خبر می آرند از گل واشده دورترین بوته خاک روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سرتپه معراج شقایق رفتند پشت هیچستان چتر خواهش باز است تا نسیم عطشی در بن برگی بدود زنگ باران به صدا می آید آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه نارونی تا ابدیت جاری است به سراغ من اگرمی آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
موضوع مطلب :
بیا از درد دل مرهم بسازیم نگو گشتیم آدم را ندیدیم خدایی کن بیا آدم بسازیم
موضوع مطلب : براستی بشنو چشم فانی جمال باقی نشناسد و دل مرده جز بگُل پژمرده مشغول نشود زیرا که هر قرینی قرین خود را جوید و بجنس خود انس گیرد
--------------------------------------------
ای صاحب دو چشم چشمی بربند و چشمی برگشا بربند یعنی از عالم و عالمیان برگشا یعنی بجمال قدس جانان
موضوع مطلب : از فراز شانه البرز چون کوهی ز جا برخاست
موضوع مطلب : آتشی در سینه دارم، جای دل من که با هر داغ پیدا، ساختم سوختم، از داغِ ناپیدای دل همچو موجم یک نفس آرام نیست بس که طوفان زا بود دریای دل دل اگر از من گریزد، وای من غم اگر از دل گریزد، وای دل ما ز رسوایی، بلند آوازه ایم نامور شد هر که شد رسوای دل خانه ی مور است و منزلگاه بوم آسمان، با همتِ والای دل گنج منعم، خرمن سیم و زر است گنج عاشق ، گوهر یکتای دل در میان اشک نومیدی «رهی» خندم از امیدواری های دل
موضوع مطلب :
لیک دیوانه تر از من،دل شیدای منست آخر از راه دل و دیده سرآرد بیرون نیش آن خار که از دست تو درپای منست رخت بربست ز دل شادی و ،هنگام وداع با غمت گفت که:یا جای تو یا جای منست جامه ای را که به خون رنگ نمودم،امروز برجفا کاری تو شاهد فردای منست سرتسلیم به چرخ آنکه نیاورد فرود با همه جور و ستم همت والای منست دل تماشایی تو،دیده تماشایی دل من به فکر دل و خلقی به تماشای منست آنکه در راه طلب خسته نگردد هرگز پای پر آبله بادیه پیمای منست موضوع مطلب : دلـم بـی وصـل جـانان جان نخواهد کـه عـاشـق جـان بی جانان نخواهد دل دیــوانــگــان عــاقــل نـگـردد سـر شـوریـدگـان سـامـان نـخـواهـد روان جـز لـعـل جـان افـزا نـجـویـد خـضـر جـز چـشـمـه حیوان نخواهد طــبـیـب عـاشـقـان درمـان نـسـازد مـریـض عـاشـقـی درمـان نـخـواهـد اگـر صـد روضـه بر آدم کنی عرض بــرون از روضــه رضـوان نـخـواهـد ورش صـد ابـن یامین هست یعقوب بـغـیـر از یـوسـف کـنـعـان نـخـواهـد اگــر گــویــم خـلـاف عـقـل بـاشـد کـه مـفـلـس مـلـکت خاقان نخواهد کـجـا خـسـرو لـب شـیـریـن نـجـوید چــرا بـلـبـل گـل خـنـدان نـخـواهـد دلــم جـز روی و مـوی گـلـعـذاران تــمــاشــای گــل و ریـحـان نـخـواهـد بـخـواهـد ریخت خونم مردم چشم بــلـی دهـقـان بـجـز بـاران نـخـواهـد از آن خواجو از این منزل سفر کرد کـه سـلـطـانـیـه بـی سـلـطان نخواهد
موضوع مطلب : خود را از بخشش یزدانی دور منمایید چه که او بسیار نزدیک امده انکه پنهان بود امده و بر یک دستش اب زندگانی و بر دستهدیگر فرمان ازادی بشتابید امروز مهتر کسی است که دید و اگاه شد و کهتر کسی که گفتار دانا را نیافت ودوست تازه را در جامه تازه نشناخت دریای دانایی پدیدار و افتابه بینایی نمودار.
موضوع مطلب : آمار وبلاگ بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 11
کل بازدیدها: 143742
آخرین مطالب نویسندگان حسین (13)
|
|